سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
پیوندها
نویسندگان
RSS Feed
بازدید امروز: 10
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 67771

بهار ی که همیشه به دنبال آن بودی؟
جمعه 90/5/28 :: 12:22 صبح ::  نویسنده : بهار      

امید

 

شخصی را به جهنم می بردند در راه برمی گشت وبه عقب خیره می شد .ناگهان خدا فرمود :اورا به بهشت ببرید .

فرشتگان پرسیدند :چرا ؟؟؟

پروردگارفرمود :اوچند باربه عقب نگاه کرد ..........اوامید به بخشش داشت {#emotions_dlg.160} 

{#emotions_dlg.160}{#emotions_dlg.160}{#emotions_dlg.160}{#emotions_dlg.160}{#emotions_dlg.160}{#emotions_dlg.160}{#emotions_dlg.160}{#emotions_dlg.160}       

عشق

 

امیری به شاهزاده گفت :من عاشق توام. شاهزاده گفت:زیباترازمن خواهرم است که درپشت سرتوایستاده .امیربرگشت ودید هیچ کس نیست .

شاهزاده گفت :عاشق نیستی !!!!!!!!!!!!!!

عاشق به غیر نظر نمی کند.

 

{#emotions_dlg.160}{#emotions_dlg.160}     {#emotions_dlg.160}{#emotions_dlg.160}      {#emotions_dlg.160}{#emotions_dlg.160}       {#emotions_dlg.160}{#emotions_dlg.160}

زیبایی

 

دخترک طبق معمول  هرروز جلوی کفش فروشی ایستاد وبه کفش های قرمز رنگ باحسرت نگاه کرد بعد به بسته های چسب زخمی که در دست داشت خیره شد ویاد حرف پدرش افتاد :اگر تا پایان ماه هرروز بتوانی تمام چسب زخم هایت رابفروشی آخر ماه کفش های قرمز را برایت می خرم.

دخترک به کفش هانگاه کرد وباخود گفت :یعنی من باید دعاکنم که هرروز دست وپا یاصورت 100نفرزخم بشود تا....وبعد شانه هایش رابالا انداخت وراه افتاد وگفت:نه....خدانکند............اصلاکفش نمی خواهم. 

 

 

فردااگه مهدی{#emotions_dlg.160} بیاد آسمون شهرمونو ستاره بارون میکنه!.....{#emotions_dlg.160}{#emotions_dlg.160}

 

 

مولای من..................!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

آیامولای من در بهاری ترین روز جهان من هستم  روزی که تو باقدم هایت همه جا راگل باران میکنی ................ {#emotions_dlg.160}

{#emotions_dlg.160}{#emotions_dlg.160}                         {#emotions_dlg.160}{#emotions_dlg.160}                                             {#emotions_dlg.160}{#emotions_dlg.160}                                       {#emotions_dlg.160}{#emotions_dlg.160}




موضوع مطلب :
پنج شنبه 90/5/27 :: 12:13 صبح ::  نویسنده : بهار      

 

 

 چشمانم راباز کردم از گوشه ی نگاهم  چیزی رادیدم که هرگز ندیده بودم  وآن بهشتی بود که پروردگارم برایم ساخته بود

 

فقط خدا




موضوع مطلب :
چهارشنبه 90/5/26 :: 12:50 صبح ::  نویسنده : بهار      

حقیقت آنکه خدا وضع قومی را دگرگون نمی سازد تاآن قوم آنچه راکه دردرون خود دارند دگرگون سازند.گل تقدیم شماسوره رعد آیه 11گل تقدیم شما

 

گل تقدیم شماازترازوکم کنی من کم کنم                          گل تقدیم شما تاتوبامن روشنی من روشنم

 

ما آدم ها این جمله رو خیلی شنیدیم حتی بیشتراوقات یه کوچولو به عمق معناش فکرکردیم باید فکر کردمشکوکم

ولی تادوروز نشده یادمون میره که این آیه یعنی چی؟ یعنی چی؟اصلا چی گفته بود؟ مصداقش چی بود

 ؟؟؟برا چی بود؟؟ بابا بی خیال !!!!!!! اما  این آیه واسه منو تو نازل شده  !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

واسه منی که هرروز دارم خودم رواز عرش بهاری گل تقدیم شمابه فرش می آرم

گل تقدیم شمایادم رفته چی بودم  حالا چی هستم ومیخوام جی باشم  یادم رفته که واسه چی تواین کره

 خاکی نفس میکشم  باید چی کار کنم  وحتی یادم رفته زمانم خیلی کم ولی باز میگم حالا 

هستم نمیدونم تاکی میخوام به خودم بگم حالا...........یعنی چی؟

گل تقدیم شمااز همه بدتر اینکه یادم رفته خدا یی دارم اون عاشقانه دوستم داره هیچ وقت تنهام نمی زاره گل تقدیم شماهمیشه به یادم از دستم خسته نمی شه از اشتباهاتم بدون چون وچرا می گذره واسه گل تقدیم شماحرفام همیشه وقت داره  همیشه بهم میگه مواظبتم  وقتی هم اشتباهی میکنم با یه لبخند گل تقدیم شماجوابمو میده  اما من چی یه روز قهر میکنم یه روز گله دارم ازش یه روز میگم دوستم نداری  گل تقدیم شمایه روز میگم دوست دارم خودم باشم  و و و و و و.........................

باتمام این حرفا باز هم میگه ای بنده ام گل تقدیم شماعاشقانه دوستت دارم !!!!!!!!!!!!!!!دوست داشتن

گل تقدیم شماخداجون دلم گرفته دلم شکستاشکام دارن سنگینی میکنن اما نمیدونم چرا متولد نمیشن ؟؟؟!!!!

زبونم نای حرف زدن نداره بهم قدرتی بده تابالمس این کلیدها حرف دلم رو روی این کاغذ اینترنتی بیارم گل تقدیم شما خداجون توچقدر خوبی واسه حرف زدن باتو هیچ واسطه ای وهیچ چیزی لازم نیست جز یه دل کوچیک که اونم تو بهم هدیه دادی خداجون نمیدونم تا یک ثانیه دیگه فرصت دارم یانه ولی دلم بد جور بارونی شده به اشکام التماس میکنم گونه هامو سیراب کنند اما نمیدونم اشکال کار کجاست مشکوکماشکام باهام قهرکردند ودلم داره سنگینی میکنه گریه‌آور

 

گل تقدیم شماخدا خودت کمکم کن .............گل تقدیم شمایارب .....................گل تقدیم شماگل تقدیم شما

تواین روزا خداجون برامون دعاکن ...........گل تقدیم شماگل تقدیم شما

 




موضوع مطلب :
پنج شنبه 90/5/13 :: 6:18 عصر ::  نویسنده : معصومه      

حضرت عشق بفرماکه دلم خانه توست   سرعقل آمده هربنده  که دیوانه توست

 

خدایا

براستی ابلیس بنده ای است از بندگانت

می بیند مرا ومن نمی بینم اورا

وتواورامی بینی واونمی بیند تورا

تونیرومندی برهرکارش واونیرو ندارد بر هیچ چیزی از کارتو ..

خدایا

من کمک می جویم از تو براو

پروردگارا

براستی من تاب او راندارم

ونه توانی برایم براو   جز به توپروردگارم

خدایا

اگر قصدم کرد قصدش کن     و   اگر دامم نهاد دامش نه..........

و

کفایت کن ازمن شراورا ودامش رادر گلویش نه

به رحمت توای مهربانترین مهربانان

الهی به عزت آن نام که توخوانی وبه حرمت آن صفت که توچنانی  دریاب مراکه می توانی................!!!




موضوع مطلب :
سه شنبه 90/5/11 :: 8:12 عصر ::  نویسنده : بهار      

یادش به خیر بچه بودیم باکلی دوزو کلک کله گنجشکی میگرفتیم کلی هم ذوق میکردیم یادمه قایمکی زیر لباسم یه تکه نون قایم میکردم یه جایی قایم میشدم ویواشکی میخوردم بعدش وقتی مامانمینارو میدیم کلی اشوه میومدم که تشنه ام ........

عجب روزایی بود هرچی بودم خیلی پاک تر از الانم بودم نمیدونم حالاچه مون شده حال وهوای قدیمارو نداریم اون خنده ها وشیطنت ها رو توبچگی جاگذاشتیم

میدونی به این دارم فکرمیکنم خودمون رو خیلی سرگرم مشکلات کردیم . یادمه قدیما ذوق داشتم برا اینکه روزه بگیرم حتی بابام بهم میگفت اگه کله گنجشکی بگیرم بهم جایزه میده بابای مهربونم بااینکه میدونست من هزار دفعه خوردم ولی به روش نمیاورد ومن به نظر خودم کار باحالی میکنم هم جایزه میگرفتم وهم عجیب میخوردم ....

اماحالاچی............!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 




موضوع مطلب :
چهارشنبه 90/5/5 :: 11:51 صبح ::  نویسنده : معصومه      

به نام دل سوز ترین

گل تقدیم شما

تقدیم به معصومه ی خوبمگل تقدیم شمادوست داشتن

 

 

گل تقدیم شماباکوله باری ازایثاروفداکاری ازدشت بیکران زندگی پایین می آیم

گل تقدیم شماوقلم دستانم را به دیگران هدیه میکنم شکوفه های ایمان واستقامتم را

گل تقدیم شماصمیمانه برآینده سازان تقدیم می دارم تاحیاتی دوباره به آنها ببخشم

گل تقدیم شماوازآب زلال تعلیم وتربیت سیرابشان سازم .

گل تقدیم شمادرزمانی کوتاه زندگیم خلاصه می شود حال قلمم دردست دیگران است .

گل تقدیم شماازخودیادگاری که باقی گذارده ام یک مشت خاطره است که آنها نیز باگذشت زمان

گل تقدیم شمادرقلبهای دیگران به خاموشی خواهد گرائید ویادم...............گریه‌آور...............!!! قابل بخشش نیستدلم شکست

معلم عزیزم بدان برای همیشه درقلبم مثل  گل تقدیم شماگل همیشه بهار گل تقدیم شماباقی می مانی تاابد......... دوست داشتن




موضوع مطلب :
سه شنبه 90/5/4 :: 12:35 صبح ::  نویسنده : بهار      

گل تقدیم شمایاددارم درغروبی سرد سرد

گل تقدیم شمامی گذشت از کوچه ی مادوره گرد

گل تقدیم شمادادمی زدکهنه قالی می خرم

گل تقدیم شمادست دوم جنس عالی میخرم

گل تقدیم شماکاسه وظرف سفالی می خرم

گل تقدیم شماگرنداری کوزه خالی می خرم

اشک در چشمان باباحلقه زد

گل تقدیم شماعاقبت آهی زدوبغضش شکست

اول ماه است نان درسفره نیست

ای خداشکرت ولی این زندگیست؟

گل تقدیم شمابوی نان تازه هوشش برده بود

اتفاقا مادرم هم روزه بود

خواهرم بی روسری بیرون دوید

گل تقدیم شماگفت:آقاسفره خالی می خرید؟؟؟؟

 




موضوع مطلب :